استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟
چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و
خونسردیمان را از دست میدهیم.نمانده باشد
پی نوشت:
این مطلب و یکی از دوستای خوبم برام با ایمیل فرستاده بود دلم نیومد شما نخونیدش
دلتنگم از همه دلتنگی ها
دلتنگی هایی که بوی دوری دارد و کافور
دلتنگم برای نفسهایی که آزادانه کشیده ام
به یاد نمیاورم دلتنگی های کوچکی را که بودند،
نه اصلا نمی دیدمشان،
نه برای این که ناچیز بودند.
راستش به این دلتنگی های ناچیز نباید خیلی رو داد چون آنها هم گاهی برای خودشان باروت خاموشی هستند
کنار خودم نشسته ام و چترهای گل بابونه را تکه تکه می کنم
چیزی از دلبستگی و دلتنگی دیروز به یاد ندارم ،نه دیروز، نه حتی روزهای پیش تر
ببین که چگونه در میان حجم انبوه دلتنگی های ناچیز و وسیع دیروز و دیروزهایم برای امروز،حالا،همین ثانیه..
آتشفشانی روشن ساخته ام