دلتنگم از همه دلتنگی ها
دلتنگی هایی که بوی دوری دارد و کافور
دلتنگم برای نفسهایی که آزادانه کشیده ام
به یاد نمیاورم دلتنگی های کوچکی را که بودند،
نه اصلا نمی دیدمشان،
نه برای این که ناچیز بودند.
راستش به این دلتنگی های ناچیز نباید خیلی رو داد چون آنها هم گاهی برای خودشان باروت خاموشی هستند
کنار خودم نشسته ام و چترهای گل بابونه را تکه تکه می کنم
چیزی از دلبستگی و دلتنگی دیروز به یاد ندارم ،نه دیروز، نه حتی روزهای پیش تر
ببین که چگونه در میان حجم انبوه دلتنگی های ناچیز و وسیع دیروز و دیروزهایم برای امروز،حالا،همین ثانیه..
آتشفشانی روشن ساخته ام
فدات بشم گلکم خوبی؟
بهشون رو نده .. کاش این آتشفشان سری بعد فعال شدنش یک قرن طول بکشه و دلتنگ نباشی هیج وقت ..
سلام دوست...
چه باید گفت. همه دل تنگ ایم انگار این روزها و چاره ای نیست...
مواظب باش خانومی ...مواظب فورانش ... خطرناکه ها...
...ووووووه...آتشفشان!!!!!!
...سلام میثاجان..
...خوبی و خوشی ات آرزومه نازنین...
...دلتنگی ازت دور باد....
ای بابا میثا جون...
جان دلم
دلتنگی ها گاهی به همین حدی میرسند که خودت گفتی میثا جون
نباشند هم نمیشه ... دل آدم بدون دلتنگی انگاری دل نمیشه
دلتنگیت آگاهانه باشه نازنین
دل منم تنگه میثا..برای به قول تو آزادانه نفس کشیدن
بیا با هوای دلم سر نکن
بهت راست میگم
تو باور نکن
و من چقد دوست دارم کنار خودم بنشینم و چترهای گل بابونه را تکه کنم.......
میدونی شازده کوچولو ادم باید اتشفشان خاموشه رو هم همیشه تمیز کنه اخه ادم که کف دستشو بو نکرده یهو دیدی گر گرفت