به شدت درد دارم وفکر می کنم بدجوربرای این دردهای بی ارزش بزرگ شده ام
نه، شاید تجربه تمام ثانیه هایی که لمس نکردم و با چشمان بسته بوسیده نشدم، بیمارم کرده باشد.
راستی این غریبه گی کی متولد شد؟
کتاب شازده کوچولویم را کجا جا گذاشته ام؟
اگزوپری کی مرد؟
آی ! تقویم های لال و پیر از تاریخ گذشته، به جرات بگویید،
چقدر طول کشید تا من این همهمه تلخ بلوغ راجرعه جرعه نوشیدم؟
سلام
وبلاگتونو دیدم
به این وب سایت هم سر بزنید
www.cabletray.ir
دنیای بزرگا رو دوست ندارم...دلم میخواست میموندم تو دنیای کودکیم...
.. میثاجان...
کودکی هایمان چه زود بزرگ میشوند...ولی هنوز میتوان در خیال کودکی کرد !