هنوز هستم
اما چه نرم خواستن هایم رنگ روزمرگی می گیرند
حتی دیگرتکرار خواسته نشدن ها هم کسل کننده شده اند. این روزها تقریبا دیگر حتی تتمه ای نه از دلخوریها در ذهنم باقی می ماند نه دلبستگی نه حتی صدای کر کننده خاطرات حسادتهای زنانه معمول
دچار یک جور بی عاری پیش رونده شده ام ، یک جور وسواس مالیخولیا وار که تعریف از هرچه عاطفه و احساس ،رگه های صورتی رنگی از خودم را روی نوستالوژی هرچه صدا و تصویربالا می آورد.
این روزها بیشتر فیلم نگاه می کنم، کتاب می خوانم و گاه از خواندن فلسفه حیات اوشو به قهقهه می افتم، ساعتهایم با بچه هایی می گذرد که با یک دنیا تخیل از آرزوهایشان حرف می زنند و من با حرارت از گذز زندگی، درست نگاه کردن، دوست داشتن بی توقع و خیلی چیزهای به درد نخور دیگری صحبت می کنم که در زندگی خودم هم درمان هیچ دردی نشدند ولی از بیهوده بودن تلاششان چیزی نمی گویم و مثل انسانی که به ظاهر مساله مهمی را مخفی کرده است به رویشان لبخند می زنم
در کل در نگاه اول ملایمتر شده ام اما هربارکه صدای فریاد خشم بیهوده ای از تمام تصورات خامم از آدمهایی که با ظاهر و لباسهای رنگارنگ هیچ گاه تفاوتی باهم نداشتند به آسمان می رود دلم می خواهد تنها باشم.
من هستم ، همین هم برای داشتن تکه ای خودخواهی و بازنده نبودن کافیست
میثا; شازده کوچولویی که گل سرخش درونشه.
تیراژه
با حضور دوستانی مثل توئه که دنیا جای بهتری برای زندگی میشه..
تو هستی با تمام همین ویژگی هایی که شمردی
اما نگفتی وقتی به روی بچه ها لبخند میزنی ، پر میشوند از امید
اما نگفتی ، وقتی هستی ، یعنی عشق هست ، یعنی هنوز به زندگی روی زمین امید هست ، یعنی هنوز شازده کوچولو هست ...
دل آرام
نمی دونم چر کامنتت چشمام و پر از اشک کرده دختر
وقتی نفسهای گرمتون و از هرجای دنیا احساس می کنم پر میشم از حس زندگی
درود
حالت چطوره رفیق قدیمی
خوبی شما؟
خوشحالم که هنوز هستی و می نویسی
درود بر شما کیهان عزیز
از دیدن کامنتتون بی نهایت خوشحال شدم
سلامت باشید
سلام میثاجان...
همینکه هستی ...دنیاییه برا خودش...
پس باش...تا دنیا باشه ...
حضورتون و نفس گرم دوستانی چون شماست که زندگی رو زیبا می کنه مامانگار جونم
سلام . این نظر رو داداشت بخونه حتما نشونش بده
به شریفی گفتم کس دیگری به جز من تو کلاس پنجم وبلاگ داره ؟؟؟ گفت : آره گفتم کی هست ؟؟؟ جوابم رو نداد رفت بپیچونه که بهش گفتم : مال قضاوی ه ؟؟؟ یک کمی طولش داد و بعد گفت آره اسمشم شازده کوچولو ه گفتم حتما جالبه امروز که به آدرسش اومدم دیدم که نوشته نوشته شده توسط میثا تعجب کردم و فهمیدم نتونستی هنوز یه وبلاگ بسازی حتما یکی بساز اما دخترونه نسازیا
منو ببخشید. به جا نمیارمتون
وبلاگهایی به نام شازده کوچولو باز هم هست احتمالا اشتباه گرفتید
سلاممممممم دوستم
چطوری؟زندگی خوش میگذره؟
همین که هستی کافیست
سلام به روی ماهههت عزیزم
قربونت برم مرسی
باش..
خوب باش. و همیشه باش ..
ممنونم رعنا جان
با دوستایی مثل شما چیزی شیرین تر از این بودن نیست
تو هم باش شازده کوچولوی عزیز چون دنیا هست ... و همونجوری که ما هم مجبوریم باشیم ...
میثای عزیز...لحظه لحظه بودنت
برای خیلی از ما بلاگستانیها
خود ِ حیاته...من امیددارم
که برنده می شوی و به
همینها دلخوشم.....
یاحق...