شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

تقدیم به مرحوم استاد ناصر احمدزاده(فرساد)

  به پاس آِنچه که  از او  آموختم

   ..............

  ..............

   روز رفتنت را خوب یادم هست،

  و من اشک ریختم برای نبودنت ،

  به یاد زمزمه های آرام بی صدائیت،

  برای فراموشیت در تاریکی سردابه های زمان،

   بر خاکت فریادت زدم تا که تلالو سیاه رنگ واقعیت را به خواب پریشان تیرگیها تعبیر کنم

  اما

    سکوت بود 

  و

  سکوت بود 

 و

  سکوت....

    .........

 

  امروز هم می گریم 

  برای حسرت لحظه های کلامم در حضور سکوت  تو،

   و برای  کلام بی تردیدت در نجواهای صبحدمان تشویش من،

 

  اما این بار

  در این رویا، سکوتی از من تا من جاریست.

کافه چی

برای یک دوست که با تک تک کلماتش از خاطره یک عشق تنم لرزید



کافه چی!!!
تلخترین کافه ات را برایم سرو کن
من امروز از سفر بوسه شیرین یک مرد بازگشته ام
برای قهوه امروز نیازی به شیر نیست
من با چشمان بسته، لاته تورا در مرور طعم گس لبهای او سر می کشم
کافه چی!!!
خواهشی دارم
صندلی خالی کنارم را بردار
در من از این صندلی حسرت تماشای لبخند مردی نفس می کشد