شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

تولدِ " ما؟! ، طبیعت؟!"

انگار ابر و باد و مه و خورشید و فلک ، دست در دست هم داده اند و جملگی سر ناسازگاری با روییدن غنچه ها دارند! حال و هوای طبیعت هیچ جوره بهاری نیست... دل ما چی؟ بهاریست؟
وقتی دلی کدورت دارد، وقتی زبانی ناسزا می گوید، وقتی چشمی تر می شود، وقتی... وقتی... وقتی... وقتی... این یعنی روح انسان بهاری نیست...

چقدر بگوییم قدر همدیگه رو بیشتر بدونید؟ چقدر حرف و عملمان یکی ست؟

حقیقت ماجرا این است که روز اول فروردین هیچ فرقی با بیست و نهم اسفند ندارد، فقط بهانه ای دستمان داده تا همراه شویم با تولد طبیعت... تا از نو آغاز کنیم... تا دوباره خود را در برابر مشکلات روزگار محک بزنیم...
بهار یعنی تازگی، جنب و جوش، طراوت، امید...

بهاری که همراه با آغاز دوباره نباشد، گیرم سبز جایگزین سفید شد... چه حاصل؟!