شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

تلنگر


آخرین بازی وبلاگی وبلاگ جوگیریات تلنگر قشنگی بود به خاطرات دیروز همه ماها

خاطرات پدربزرگها و مادر بزرگهایی که امروز در کنارمون نیستن و یا حس قدر دونستن از لحظه هایی که در کنار مادر بزرگا و پدر بزرگایی که امروز هستن و ما عاشقانه در کنارشون می شینیم و او نها هم عاشقانه به ما نگاه می کنن انگار که به تصویر روشنی از حاصل عمرشون خیره شدن

این بازی برای من تلنگر خاطرات زیادی بود

خاطراتی که هم لبخند روی لبم نشوند هم اشکم و سرازیر کرد


مادر بزرگ مرحوم من پیرزن فوق العاده آروم و دوست داشتنی بود زنی که تمام عشقش به زندگی مثل همه مامان بزرگایی که دیدین تو بچه ها و نوه هاش خلاصه میشد

مادربزرگ من چن تا دوست مثل خودش داشت دوستایی که به قول خودش تو تمام مراسم دعا خونی و عروسی ها و عزاداری ها همدیگه رو تنها نذاشته بودن. زمانی که من به اونها رسیدم اغلبشون خیلی پیر و مریض و بی حوصله بودن

هیچ وقت برق نگاهشون و تو اولین باری که بهشون پیشنهاد دادم تا باهم به کنار دریا بریم و فراموش نمی کنم

یهو همشون شدن همون آدمای 40-50 سال پیش.

چادرای گل گلیشون و سرشون کردن و هر کدومشون به سختی سوار ماشین شدن تا رسیدن به ساحل یکیشون یهو گفت :"میثا جان یه آهنگ خوشگل برامون روشن کن دلمون وا شه مادر"

از اینهمه هیجانی که تو صورتاشون بود ذوق کرده بودم

اون روز تا ساعتها کنار دریا نشستن و قلیون کشیدن و خندیدن حتی لحظه ای هم صدای حرف زدنشون قطع نشد گه گداری هم با لبخند و حسرت به دخترا و پسرای جوونی که دست در دست هم رو شنای ساحل قدم می زدن خیره می شدن 

شب هم همشون کاملا پرهیزشون و کنار گذاشتن و من و خودشون و به دیزی و کباب کوبیده مهمون کردن

حالا بماند که چن تاشون اون شب تا صبح فشار چربی و خونشون از کنترل خارج شد ولی این زمینه ای شد که من رسما به عضویت گروه چند نفره شون در بیام

از همون روز به بعد برنامه پیک نیکهای چند ساعته شون به امامزاده نمی دونم چی چی الدوله و کنار ساحل نشستن و شنا به راه افتاد

بازم فراموش نمی کنم که یه بار برای به جا آوردن نذر 100 رکعت نماز تو فلان امامزاده چندین ساعت روی سنگفرشهای ضریح نشستم و عاشقانه واقعا عاشقانه به همشون نگاه کردم


هنوز نمی دونم چی به سر اون روزها اومده مادر بزرگ من و 2 تا از همون دوستاش دیگه فوت شدن بقیه شون هم یا بدجوری مریضن یا من ازشون بی خبرم

بچه ها حالا که یه بهار دیگه داره میرسه برای مامان بزرگا و بابابزرگایی که در کنارمون نیستن فاتحه بخونید و بیایید عهد ببندیم که قدر اونایی که هنوز خدا لذت در کنارشون بودن و ازمون نگرفته بدونیم

نظرات 5 + ارسال نظر
سفیدبرفی یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:23 ب.ظ http://manoharfhayedelam.blogfa.com

میثا جونی اشکمو درآوردی ...
خدا رحمت کنه مادربزرگها و پدربزرگهایی رو که از بینمون رفتن . هروقت حرف از مادربزرگ و پدربزرگ میشه احساس میکنم چیزی کم دارم .
از ته دل دعا میکنم خدا سایه ی همه ی مادربزرگها و پدربزرگها رو بالا سر عزیزانشون حفظ کنه .

میثاجون خوش به حالت تونستی دلشون رو شاد کنی ،لذت فوق العاده ای داره ...

جزیره یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 ب.ظ

سلام میثا جان
بازیه قشنگ ولی غمناکی بود.
چهره هاشونو که میدیم ...یه چیز عجیبی تو چهره شون بود که هم ادم لبخند میزد هم بغض میکرد.کاملا حس میکردم زمونه پیرشون کرده، دردو رنج،غم و غصه پیرشون کرده. با اون یه جمله ای هم که بابک زیر هرعکسی نوشته بود رسما اتیش میگرفتم.
خدا نگهدار همشون باشه
خدا همه رفتگان رو بیامرزه
از پیری خیلی بدم میاد میثا. دوس دارم هیچوخت بهش نرسم.
چقدر خوب که براشون وقت گذاشتی میثا. همین حرکتای به ظاهر اسون میتونه زندگیه خود ادم رو هم شیرین کنه،تازه اگه از ارزش شاد کردن دلشون فاکتور بگیریم که خب ارزششو نمیشه با کلمات بیان کرد
وای به حال ادمایی مثه من

بابک دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:09 ق.ظ

خدا رحمتشون کنه
همینه که اخلاقات مثل پیرزناست دیگه

رها- مشقِ سکوت دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:05 ق.ظ http://mashghesokoot.blogfa.com/

امیدوارم همه ی عزیزانی که بین ما نیستن، آرامش داشته باشن و برای همه ی اونهایی که کنارشونیم و دوستشون داریم، آرزوی سلامتی میکنم

مریم نگار دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:14 ق.ظ

میثا جان...لذت بردم از این کارت...
..ازبس که ما هی بهشون میگیم مواظب باشید...آی نیفتید..آی فشارتون بالا نره..آی چی چی تون پایین نیاد...اونام راس راسی باورشون میشه که دیگه از کار افتاده ان و درجا مانده !!!...
..اگه بهشون روحیه بدیم..و ببریمشون سفر و تفریح و عین خودمون باهاشون رفتار کنیم..باور کنید نصف درداشون تموم میشه...
..عمرشون طولانی باد..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد