شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

فال


سکوت نیمه شب پارک با صدای شاخه های شکننده درختان در باد به هم آویخته بود و نیمکت ها زیر لایه های نازک برف به خواب رفته بودند

صدای وزش باد چون سمفونی مرگ در گوشش می پیچید، یقه پالتویش را

 بالاکشید و از کنار پسرک فال فروش گذشت

_عمو یه فال بخر

فال؟!!

فالهای نیرنگ بازپسرک را بارها قناری داخل قفس برای هردویشان از میان برگهای جعبه بیرون کشیده بود،

بارها و بارها وآنها به فردای رنگارنگی که کاغذها گفته بودند دست دردست هم خندیده بودند،

خوب به یاد داشت، حتی همان روز نحس تابستان که روی نیمکت همیشگی کنار استخر، رفتنش را اقرار کرده بود هم از پسرک فالی خریده بود، تلاش کرد تا خط خطی های روی کاغذ را که از بودن و وصال فردا  می گفت باور کند نه حرفهای او که تمامش اقرارخیانتش بودو التماس برای بخشش و رفتن.

امروز سرد و تنها فردای دیروزی بود که فالها،آن را، پر از نقش و نگار خوشبختی طرح زده بودند


نیمکت کنار استخر چون گذشته ، استوارانه بر جای خود ایستاده بود ، بادست  سرما زده اش برفها را کنار زد و نشست سرد و خیس بود مثل خاطرات نم کشیده اش که چون موریانه ای گرسنه ،لابلای ذهن خشکیده اش را می جوید.

کف استخر خالی، پوشیده از برف بود.

روز نحس گرم تابستان را به یاد آورد که چگونه در کنار استخرایستاد و دید که چطور آبها  حقارتش را تکثیر کرده اند


_عمو فال می خری؟

تکه کاغذی را که قناری برداشته بود از منقارش جدا کرد و یک قدم جلوتر آن را مچاله کرد و به داخل استخر خالی از آب برتاپ کرد



نظرات 10 + ارسال نظر
دل آرام دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:01 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com/

فال به نیت ِ و نیت به دل
این وسط یه جای کار خرابه که فالهاش ناب از آب درنمیاد

محبوب دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:04 ب.ظ

بی اغراق خیلی خوب بود ... تشبیهات عالی بود ... عالی

نوشینه دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:26 ب.ظ http://nargess7.blogfa.com

به دل نشست این روزها متفاوت می نویسی

آذرنوش دوشنبه 23 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:08 ب.ظ http://azar-noosh.blogfa.com

یاد فالی که هروز به گوشیم میاد افتادم. چرررررررررت محض حیف کدشو فراموش کردم که آفش کنم.نوشتت حق بود...

رها سه‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:37 ب.ظ http://gahemehrbani.blogsky.com/

چه خوب حال و روزش رو توصیف کردی میثای عزیز
و چه عالی که باز هم مینویسی
چقدر هم حس و حال اون شب سرد دلگیر بود عزیزم

ناهید خانومی چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:19 ق.ظ

دوست جون قبلنا هم که من هنوز کشف نکرده بودم اینجا رو همینجور غمگین مینوشتی یا خدای نکرده این روزها با حس و حال خودت داری مینویسی ؟
البته به هر حال عالی مینویسی

برای دخترم چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:09 ق.ظ http://barayedokhtaram.blogfa.com

این پستت برام خاطره بر انگیز بود ... ورقای فال تکراری ... نیمکتای پارک ...خنده های دو نفره ...

رعنا چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:23 ب.ظ http://rahna.blogsky.com

و بعضی وقتا همین فال ها تنها امید و دلخوشی ِ ما هستن ..

داود(خورشید نامه) جمعه 4 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:28 ق.ظ

عکس زیباست

anahitafarshid یکشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:14 ب.ظ

سلام، با توافق، تحریم جای خود را به تکریم می‌‌دهد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد