شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

سلاااااااام به همگی

سال نوی همتون هزاران هزار بار مبارک

پست قبل یه هدیه قشنگ از طرف بهنام عزیز برای وبلاگم بوده

خوشحالم که اولین پست سال 91 با قلم بهنام داداش گلم آپ شده

بهنام جان عیدت مبارک

با بهترین آرزوها

و از همه شما دوستای عزیزم که با تلفن sms کامنت عید و تبریک گفتن ممنوم و براتون سالی خوش و پر از موفقیت آرزومندم


واین اولین پست شازده کوچولو در سال جدید

واقعا نمی دونم چرا اینقدر این روزها دلگیر و خسته کننده است

واقعا هیچ شباهتی به عید نداره

......

بیا مثل هیچ کس نباشیم

میان این همه ترنم نور و صدا

در اوج بودن اما مصرانه نبودن ها

فریادی در کار نیست

من خسته ام

بیا تکرار نکنیم فصلها را

همین بهار برای تنها تن پوش قرن کافیست

بیا تکرار شو در من

شاید این انتهای کلام من برای اثبات کالبد کاغذیم باشد..

تولدِ " ما؟! ، طبیعت؟!"

انگار ابر و باد و مه و خورشید و فلک ، دست در دست هم داده اند و جملگی سر ناسازگاری با روییدن غنچه ها دارند! حال و هوای طبیعت هیچ جوره بهاری نیست... دل ما چی؟ بهاریست؟
وقتی دلی کدورت دارد، وقتی زبانی ناسزا می گوید، وقتی چشمی تر می شود، وقتی... وقتی... وقتی... وقتی... این یعنی روح انسان بهاری نیست...

چقدر بگوییم قدر همدیگه رو بیشتر بدونید؟ چقدر حرف و عملمان یکی ست؟

حقیقت ماجرا این است که روز اول فروردین هیچ فرقی با بیست و نهم اسفند ندارد، فقط بهانه ای دستمان داده تا همراه شویم با تولد طبیعت... تا از نو آغاز کنیم... تا دوباره خود را در برابر مشکلات روزگار محک بزنیم...
بهار یعنی تازگی، جنب و جوش، طراوت، امید...

بهاری که همراه با آغاز دوباره نباشد، گیرم سبز جایگزین سفید شد... چه حاصل؟!