درست است که رویاهای من کالند میان تمام آیینه های لالی که نمی بینم و تو از آن پرده بر میداری
اما طاقتم طاق می شود وقتی که در بحبوحه سالگرد سلامی گرم ، چشمان شفاف تو رویای کویر می بافد