شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

شازده کوچولو

تو مسئول همیشگی آن می شوی که اهلیش کرده ای.

رویای چای داغ



تو یک خاطره ای ، یک احساس نجیب که مال من نیست

ولی گه گداری خیال من، با شیطنت کودکی که پشت پرچین ها،هم آغوشی نابالغی را دید می زند ، با تکرار تو به شفاف ترین ثانیه های گذر عمر دست می کشد و من میان نوشیدن چای داغ عصر گاهی ، زندگی ابدی خودم را در رویاهای شبانه 100 سالگی تو را آرزو می کنم

نظرات 5 + ارسال نظر
مامانگار یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ق.ظ

...گیسوی خیال ..به دست دل مان می پیچد و مارا به تماشای هرچه تکرار نشدنی ست.. می برد !...
..رشته خیال..به جایی در ابدیت وصل است...
خیلی زیبا بود میثاجانم...

مامانگار یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:03 ق.ظ

...جایزه نمیدی؟؟!!..برم ؟؟؟!!!

آوا یکشنبه 19 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 11:01 ب.ظ

خیلی زیبا بود میثا جان...میدونی
یکی از خونه هایی هستی که
وقتی نور چراغش از پنجرش
می زنه بیرون ،حس تنها بودن
توی این جنگل ِ خالی بِهِم
دست نمیده.....خدارو شکر
که هستی..................
یاحق...

سحر چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:14 ق.ظ

خوشحالم که بازم اومدی میثا جان.همیشه از نوشته هات لذت میبرم.چطوری؟خوبی؟از خودت یه کوچولو بگو فقط اینکه خوبی و نباید نگرانت باشم....

رها چهارشنبه 22 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 12:28 ب.ظ http://gahemehrbani.blogsky.com/

عزیزم چه لطیف نوشتی نازنین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد